دیبادیبا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

دیبا، دختر ناز مامان و بابا

آتلیه رفتن و عکس گرفتن!

عسل مامان، دیروز با یه ترفند حرفه ای توی ساعتی که می دونستیم نمی خوابی بابایی مرخصی گرفت و ساعت 2 ظهر رفتیم آتلیه. آقای عکاس باشی که واقعا زحمت کشید و منتظر ما موندن و چند تا عکس خوشمل ازت گرفت.البته از عکس های سری های قبل هم می شه چند تا انتخاب کرد هر چند که توی آنها خواب از چشمات می باره . فعلا  هم فایل عکس ها رو بهمون دادن که هر کدوم رو خواستیم انتخاب کنیم. برای این که بعدا می خوام عکسای روتوش شدت رو  بزارم فعلا فقط یکی از عکس هات رو اپ می کنم گل ناز من: عکس پرسنلی نفس مامان و بابا بوووووووووووووووس برای تو دخترم برای تو گل خوش عطر و خوشگلم ...
6 اسفند 1392

رفتن به آتلیه و عکس نگرفتن!

گل ناز من، هفته ی گذشته 5 شنبه قرار بود بریم آتلیه که عکس  بگیری . با کلی ذوق و شوق آمادت کردیم و رفتیم آتلیه که عکاس باشی چند تا عکس خوشمل بندازه از شما گل نازم . اما تو انگار قرص خواب خورده بودی و چنان گیج بودی که حاضر نمی شدی برای یه لحظه هم بیدار بودن رو تحمل کنی!!! خلاصه اینکه ما هم تسلیم شدیم و برگشتیم خونه. روز بعدش هم باز رفتیم اما بزور عکاس باشی چند تا عکس ازت انداخت و باز بهانه خواب رو گرفتی !و ما هم باز دست خالی برگشتیم خونه اما قرار هست یبار دیگه هم بریم.نمی دونم چرا توی آتلیه خوابت می گیره ؟ شاید تاریک بودن اونجا و آرامشش یه جوری هست برات که می خوابی. این دفعه می خوایم با گروه جاااااااز بریم آتلیه که نتونی بخوابی .این ه...
29 بهمن 1392
1